مهارت حل مسئله، رفتاری فعالانه برای جستجو و تشخیص درست مسائل و اختلافات است که از طریق آن می توانیم به جای تمرکز بر مشکلات، فرصت های ارزشمند را تشخیص داده و با جمع آوری اطلاعات درست و پیداکردن راه حل های ممکن، بهترین راهکار را برای مواجهه با آن مشکل یا مسئله انتخاب کرده و برای انجام آن اقدام کنیم.
شاید تارزان-اگر وجود خارجی داشته باشد- خوشبخت ترین انسان روی کره دوست داشتنی زمین باشد! تنها انسانی که در جنگل های بزرگ و سرسبز در کنار گونه های مختلف حیوانات رشد کرد و خود را از آنان می دانست. تارزان خوشبخت بود چرا که نه قدرت کلامی داشت که با آن خوب و بد سخن بگوید، نه از قوه عقل و منطق بهره برد و نه انسانی در اطرافش بود که با او، خواسته ها و نیازهایش به چالش کشیده شود! انسانی بود که فقط خوی حیوانی خود را می شناخت!
هر انسانی تا زمانی که به تنهایی در میان جنگل ها و کوهساران یا در جزیره ای دور افتاده زندگی کند، از چالش ها و مشکلات جوامع انسانی به دور است. اما همین انسان به محض انکه اقدام به برقراری ارتباط عاطفی، شغلی، اجتماعی، تحصیلی و… با دیگر انسان ها نماید به ابتدای مسیر پر فراز و نشیب انسان بودن و اجتماعی شدن گام برداشته است که اولین نشانه آن بروز تعارضات میان خواسته ها و نیازهای افراد است.
دنیای امروزه ی ما جهان ارتباطات است و ما از طریق ارتباط با دیگران می توانیم به اهدافمان دست پیدا کنیم. ما نمی توانیم مانند تارزان یا رابینسون کروزوئه به تنهایی زندگی کنیم و خود را از داشتن ارتباطات انسانی محروم کنیم.
از زمانی که چشم به این جهان گشودیم خود را در آغوش خانواده یافتیم، بزرگتر شدیم و راه رفتن آموختیم و برای آن که انسان کاملی شویم حرف زدن را فراگرفتیم، آنگاه گام به گام به دنیای بزرگسالان وارد شدیم: مهدکودک، مدرسه، دانشگاه، محل کار و… . ازدواج مهم ترین گام زندگی انسان گونه بود و وارد آن شدیم بی آن که بدانیم برای برخورداری از ازدواجی شاد و پایدار به چه مهارت هایی نیازمندیم… .
در تمام طول مسیر رشد از نوباوگی تا بزرگسالی با انسان های دیگر در رابطه های نزدیک و صمیمی و یا روابطی رسمی قرار گرفتیم و هربار اختلاف نظر ها، تفاوت دیدگاه ها و تیپ شخصیتی متفاوت، باعث بروز دلخوری ها و رنجش ها در روابطمان شد.
آن چه باید بیاموزیم این است که اختلافات و چالش های زندگی اجتماعی و عاطفی ما انسان ها چیزی فرای زمان و مکان نیست، بلکه لازمه زندگی انسانی است؛ چرا که آفرینش و خلقت انسان ها سرشار از تنوع، خلاقیت و تفاوت است. ما انسان ها به گونه ای خاص و منحصر بفرد آفریده شده ایم.
خلقت انسان مانند کارخانه کله قند سازی نیست که هزاران کله قند یک شکل و یک اندازه از دستگاه بیرون فرستاده شود! ما نه تنها با دیگران متفاوتیم، بلکه با خودمان در دوره های مختلف زندگی مان نیز متفاوت هستیم. بنابراین لازمه این خلاقیت و تنوع خلقت، چه در ظاهر و چه در شخصیت، وجود اختلاف نظرها، اختلاف دیدگاه و نگرش، تفاوت در خواسته هایمان است.
از یک سو مجموعه این اختلافات موجب ایجاد جذابیت دیگران برای ما می شود و از طرف دیگر باعث بروز چالش های فراوان در روابط ما با همین انسان های متفاوت و جذاب می گردد. اما هنر انسان بودن در این است که از این اختلافات و تفاوت ها برای رشد و تکامل استفاده کنیم و در کنارهم با پیدا کردن راه حل های مشترک برای مشکلاتمان، از زندگی در کنار یکدیگر بیشترین لذت و بهره را ببریم و لازمه آن داشتن مهارت حل مسئله است.
چرا مهارت حل مسئله؟
مهارت حل مسئله به ما کمک می کند راه حل های موثر و مفیدی برای مسائل روزمره زندگی مان مانند مسائل مالی و اقتصادی، فردی، بین فردی ، مسائل زناشویی و خانوادگی، مسائل شغلی و حرفه ای، مسائل اجتماعی و … پیدا کنیم.
مهارت حل مسئله مهارتی مهم است که معمولا در هیچ مقطعی از زندگی به ما آموزش داده نشده است. انسان ها معمولا در زمان مواجهه با مشکلات و مسائل زندگی دچار ترس، اضطراب و ناراحتی شده و آرزو می کنند مشکل خودبخود از بین برود، دوست دارند بدون هیچ تلاشی راه حل درست را بیابند و یا به دنبال کسی می گردند که انگشت اتهامشان را سمت او گرفته و برای مشکل پیش آمده مقصر بیابند.
معمولا در رویارویی با مشکلات و مسائل زندگی، افراد می دانند که باید برای حل آن اقدامی انجام دهند اما از یک طرف نمی دانند چه راه حلی بهترین انتخاب است، از طرف دیگر توان پرداخت هزینه های انتخابشان را ندارند. به همین دلیل با دوری کردن، سکوت کردن، پرخاشگری، روی آوردن به رفتارهای پرخطری مانند سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر و … زمان را می گذرانند و در دل منتظر معجزه ای هستند تا مشکل حل شود. بدین ترتیب چنین انسانی مهارت حل مسئله ندارد.
معمولا اکثر افراد به جای حل مسئله یا از رویارویی با مشکلات اجتناب و به عبارتی فرار می کنند، سکوت می کنند و در خود فرو می روند؛ یا خود را در مقابل آن مشکلات ضعیف و زبون احساس کرده و تسلیم می شوند تا هرچه به سرشان می آید، بیاید و کاری جز غرغر کردن و شکایت کردن انجام نمی دهند؛ یا دست به جنگیدن با مشکلات زده و آنقدر می جنگند تا از پا درآیند. این یعنی کسب مهارت حل مسئله ، نیازی ضروری است.
افرادی که مهارت حل مسئله ندارند، به مرور زمان خسته از چالش ها و مشکلات به انتخاب هایی غیر موثر دست می زنند تا حتی چند دقیقه ای ذهنشان فارغ از این حجم مسائل شود؛ رفتارهایی مانند سیگار کشیدن، روی آوردن به مواد مخدر و الکل، پرخوری، پناه بردن از یک رابطه مخرب به رابطه ای دیگر، اعتیاد به کار، و… و بعد از مدتی با انسانی روبرو هستیم که با کاهش شدید اعتماد به نفس و عزت نفس روبروست، کسی که هیچ اعتمادی به خود و توانمندی هایش ندارد و جهان و هرچه در آن هست را مقصر تمام بدبختی هایش می داند.
بنابراین به راحتی متوجه می شوید افرادی که از توانایی و مهارت حل مسئله برخوردارند و می دانند چگونه مسائل و مشکلاتشان را حل کنند، راحت تر با عزیزان و اطرافیانشان ارتباط برقرار کرده، به خوبی با دیگران کنار می آیند و شادمان ترند؛ آنها خلاق ترند و ایده های جدید در ذهن پرورش می دهند؛ اعتماد به نفس بیشتری دارند چرا که هربار که برای مشکلی راه حلی پیدا می کنند، بیشتر به خود و توانایی هایشان ایمان و اعتماد پیداکرده و به خودباوری می رسند.
این افراد دارای مهارت حل مسئله، در هنگام مواجهه با چالش های جدید و بزرگتر نه تنها دچار استرس و اضطراب نمی شوند، بلکه می توانند با حفظ آرامش خود راه حل هایی برای حل مسائله هایشان بیابند؛ این افراد آموخته اند به جای تحمل اضطراب و استرس مواجهه با مشکلات، به مشکلات به چشم فرصتی برای رشد و شکوفا کردن توانمندی هایشان نگاه کنند.
در یک فرآیند حل مسئله موثر، هدف برقراری ارتباطات سالم و سازنده است که شادکامی و رضایتمندی برای فرد به ارمغان بیاورد. برای بهره بردن از این سازگاری و مصالحه اولین گام آن است که دیدگاهمان را نسبت به مشکلات، معضلات و مسائل زندگی تغییر دهیم.
تا زمانی که مشکلات را درگیری ها و تعارض هایی درنظر بگیریم که باعث دلخوری، سردی، دوری و تلخی ها و دشواری های زندگی است، نمی توانیم ذهن خود را برای پرورش دیدگاه مثبت و خلاقیت جهت کشف راه حل های موثر آماده کنیم. اما اگر در راستای یادگیری مهارت حل مسئله گام برداریم، و مشکلات را بخشی جدایی ناپذیر از روابط انسانی بدانیم که باعث شناخت بیشتر خود، رشد و گام برداشتن در راه تکامل است، مشکلات را فرصتی برای کسب بیشتر مهارت ها و رشد توانمندی هایمان بدانیم، آنگاه است که از چالش ها استقبال کرده و برای رشد و پرورش شخصیت خود آماده می شویم؛ هر مشکل را درس جدیدی برای یادگیری دانسته و از مشکلات به عنوان فرصت هایی برای شناخت و اصلاح نقاط ضعفمان استفاده می کنیم.