در مطالب متعددی که در وب سایت مرکز کوچینگ و روانشناسی بی نهایت منتشر کردیم، به اهمیت داشتن روابط مطلوب و رضایت بخش و تاثیر آن در سلامت روان و سلامت جسم اشاره کردیم. سپس به این نکته پرداختیم که روانشناسی کنترل بیرونی باعث تخریب روابط مطلوب و رضایت زناشویی ما می شود.
رضایت زناشویی حالتی از وجود روابط صمیمانه میان زوجین، هماهنگی نقش ها و دستیابی به درجه ای از همدلی است. بر اساس این تعریف، جو حاکی از عدم تفاهم (عدم درک متقابل همسران از وضعیت و حالات یکدیگر)، و وجود درگیری و کشمکش بیانگر عدم رضایت زناشویی است. کاملا مشخص است در صورت وجود این نارضایتی میان همسران، سلامت و کارکرد خانواده خدشه دار شده و ادامه این وضعیت، موجب متلاشی شدن بنیان ازدواج و خانواده است.
کنترل بیرونی یا به عبارتی کنترل گری نوعی رفتار است که در روابط نزدیک به شدت استفاده می شود غافل از آنکه اثر معکوس و منفی بر میزان مطلوبیت روابط ما دارند. به بیانی دیگر از هر در که کنترل گری وارد و کنترل بیرونی اعمال شود، از در دیگر صمیمیت و محبت خارج می شود. چرا که هیچ ” انسان سالمی” نمی تواند مدت زیادی مورد کنترل گری قرار بگیرد و باز هم عاشقانه به فرد کنترل گر عشق بورزد.
در نظر داشته باشید که تاکید می کنم هیچ انسان سالمی! چرا که افراد بسیاری با طیف وسیعی از مشکلات ذهنی می توانند سال های سال در این روابط ناسالم باقی بمانند. افرادی با اعتماد به نفس ضعیف، خودباوری شکننده، عزت نفس ناکافی، اختلال های شخصیت و … .
چرا کنترل بیرونی یا کنترل گری باعث از بین رفتن مطلوبیت یک رابطه می شود؟
هیچ کدام از ما به این دلیل وارد یک رابطه صمیمانه نمی شویم که تخریب و تحقیر شویم، خوددوستی و اعتماد به نفسمان را از دست دهیم و آن رابطه را به جدایی، طلاق عاطفی یا طلاق قانونی برسانیم. ما وارد روابطی می شویم که احساس می کنیم آن رابطه و حضور در کنار آن شخص می تواند از طریق ارضاء نیازهای ژنتیکی ما، حال ما را خوب کند.
ما وارد روابط می شویم تا صمیمیت و پذیرشی که تمام عمر به دنبالش بوده ایم را کسب کنیم، حرف های ناگفته مان را بگوییم، شنیده و درک شویم، بدون ترس از مورد انتقاد واقع شدن، خود واقعی مان را زندگی کنیم و از زندگی در کنار کسی که دوستش می داریم لذت ببریم.
اما کنترل بیرونی یا رفتارهای کنترل گرایانه دقیقا رابطه ای مغایر با این رابطه ایده آل را برای ما به ثمر می رساند و این باعث سردی، دوری و احساس مکرر و مجدد تنهایی است. زمانی که زوجین شروع به استفاده از رفتارهای تخریب گر می کنند، رابطه عاطفی مابین آن ها روز به روز سردتر می شود و زمانی به جایی می رسند که احساس می کنند این رابطه چیزی جز تحقیر و کوچک شدن برایشان به ارمغان نداشته و اینجا نقطه شروع احساس تنهایی و پشیمانی است. اگر در این زمان زوجین به فکر کمک به رابطه در حال احتضارشان نیفتند، به زودی شاهد مرگ آن رابطه خواهند بود.
رفتارهای مخرب که نماد کنترل بیرونی هستند :
دکتر ویلیام گلسر بنیانگزار تئوری انتخاب و واقعیت درمانی، برای درک بهتر رفتارهای کنترل گرایانه که باعث تخریب صمیمیت بین افراد می شوند به هفت رفتار مخرب اشاره می کند که نماد کنترل بیرونی هستند.
این رفتارهای نماد کنترل بیرونی، رفتارهایی هستند که همان قدر که در روابط ما شایع هستند، به همان میزان باعث تخریب رابطه و از بین رفتن صمیمیت بین افراد می شوند. به منظور ایجاد و حفظ روابط انسانی مورد نیازمان باید از انتخاب رفتارهای مخرب زیر دست برداریم چرا که ما را از هم دور و روابطمان را سرد و به مرور قطع می کند. این رفتارها عبارتند از :
- انتقاد و عیب جویی : انتقاد کردن مخرب ترین رفتار است چرا که کسی که انتقاد می کند در پی تغییر طرف مقابل است و باور دارد آنچه خودش فکر می کند درست و آنچه دیگران فکر می کنند اشتباه است و او “باید” رفتار دیگران را اصلاح کند.
- سرزنش کردن : فرد سرزنشگر همیشه دیگران را مقصر می داند و خطاهای دیگران را مدام به آن ها گوشزد می کند، این افراد به راحتی می توانند از گفته های طرف مقابل و دانسته هایشان درمورد طرف مقابل، برعلیه شان استفاده کنند.
- تنبیه کردن : افراد تنبیه کننده بوسیله تنبیه عاطفی، جسمی و جنسی دیگران را مجبور به انجام کاری که می خواهند می کنند؛ مثل خودداری از روابط جنسی، خودداری از ابراز محبت و علاقه، بی توجهی به طرف مقابل، ترک محل زندگی، دوری کردن، قهر کردن، سکوت و سرسنگینی و… .
- شکایت کردن، شکوه و گلایه : افراد همیشه شاکی از اینکه دیگری همان گونه که می خواهند نیست، مدام گله و شکایت دارند و این گلایه ها تلاشی است در جهت تغییر دیگری، نپذیرفتن دیدگاه ها، نظرات، رفتارها و سلیقه های طرف مقابل و … .
- غرغر کردن : افرادی که مدام انتقادها، سرزنش ها، شکایات و خواسته هایشان را تکرار و تکرار می کنند و تا وقتی تغییر یا خواسته مورد نظرشان انجام نشود دست از غرغر کردن بر نمی دارند.
- تهدید کردن : فرد تهدید کننده از علاقه، توجه، احترام و حریم های دیگران سواستفاده می کند و با تهدید آن ها را مجبور به انجام کاری می کند که خود می خواهد. مثل همسری که از علاقه همسرش اطمینان دارد و برای اینکه به خواسته اش برسد ،همسرش را تهدید به ترک می کند: ” اگر این کار را انجام ندهی، من تو را ترک می کنم، رازهایت را به دیگران می گویم، آبرویت را در محل کارت می برم و .. “.
- حق حساب و باج دادن : باج دادن تلاشی است برای وادار کردن طرف مقابل به انجام دادن یا ندادن کاری در ازای ارائه یک پیامد خوشایند که در زمان عادی حاضر به انجام آن نیستیم. مثلا به فرزند خود می گوید اگر تکالیفت را به موقع انجام دهی اجازه می دهم از تلفن همراه من استفاده کنی.
البته اگر در روابط نامطلوب خود و دیگران دقت کنید، می بینید رفتارهای تلخ دیگری مانند تحقیر کردن، تمسخرکردن، حرمت شکنی، توهین و فحاشی، مقایسه کردن، ایجاد احساس گناه در طرف مقابل و… نیز وجود دارد که باعث از بین رفتن حال خوب میان افراد می شود و زمینه را برای دوری و سردی عاطفی، نارضایتی زناشویی، در نهایت تخریب روابط و طلاق فراهم می کند.
شما در روابط نزدیک تان چقدر از این رفتارها استفاده می کنید؟؟؟؟