زندگی پس از طلاق، شرایط خاصی دارد؛ چرا که طلاق فقط یک مشکل نیست، بلکه تغییر شیوه زندگی است. بیشتر اوقات مانند مرگ یک فرد عزیز، تمام کردن زندگی مشترک نیز در زمان و مکان خودش، شما را ناراحت و غمگین می کند. در گذر از این سوگ، هیچ کدام از آدم ها شبیه به هم التیام پیدا نکرده و بهبود نمی یابند. اگر می خواهید که از این تجربه تان عبور کنید و زندگی جدیدی را برای خود و خانواده تان بسازید بایستی التیام پیدا کنید. با آغاز دوران زندگی پس از طلاق، شما بعضی از تغییرات عمیق در زندگی تان را شروع کرده اید و این برایتان یک مسیر پرپیچ و خم یادگیری خواهد بود. در زمان پیش رفتن در این مسیر، صبوری و مهربانی و مراقبت از خود ضروری است طوری که بتوانید مسیر جدیدتان را پیدا کنید، حتی اگر اشتباهات اجتناب ناپذیری را انجام دهید، اما همچنان در آینده جدید و هیجان انگیز خود موفق باشید.
برای زندگی پس از طلاق، پذیرش آن را تمرین کنید.
مهم نیست چه کسی تصمیم به طلاق گرفته است، مهم پذیرش این نکته است که در حال حاضر رابطه تان به پایان رسیده و دوران پس از طلاق آغاز شده است؛ و وقت آن است که از این اتفاق عبور کنید. بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که از خودتان بپرسید “چی میشد اگه…؟”. اگر این نوع جملات و نشخوارهای فکری را نداشته باشید کمک بزرگی به خودتان می کنید. اگر فرزند مشترکی با یکدیگر ندارید و نیازی ندارید که با همسر سابق خود بخاطر فرزندتان در ارتباط باشید، شاید ایده مناسبی باشد که فعلا ارتباط خود را با او کاملا قطع کنید؛ حداقل تا زمانی که هیجاناتتان فروکش کند و بتوانید به آرامش و پذیرش برسید.
تمام احساساتتان را بپذیرید و آن ها را ابراز کنید.
خشم، سوگ، ترس، غم، دلخوری و رنجش، داد زدن با صدای بلند و تنهایی و … ؛ شما تمام این احساسات را در زندگی پس از طلاق تجربه خواهید کرد. به خود اجازه دهید که آن ها را حس کنید. آن ها را در درونتان احساس کنید، قدردان این احساساتتان باشید و بگذارید که آن ها در نهایت پس از اینکه تجربه شان کردید از درونتان خارج شوند. این را با خود تکرار کنید. در یک زمان احساساتتان به طرز دیوانه کننده ای مانند ترن هوایی بالا و پایین خواهد رفت، حتی شاید احساساتی که به مدت طولانی آن ها را سرکوب کرده اید را تجربه کنید. انتظار این اتفاق را داشته باشید. بعد از مدتی متوجه می شوید که کمتر آن ها را تجربه می کنید و در نهایت دیگر آن ها را حس نخواهید کرد.
پس از طلاق، دست از سرزنش خود بردارید و وارد این بازی نشوید.
طلاق چه در سنت و چه در عرف، باعث سرزنش کردن خود است. اگر طلاقتان بدون مقصر یا دخالت کسی نبوده ممکن است فکر کنید که طلاقتان حتما مقصری داشته و به دنبال مقصر بگردید و یا شریک زندگیتان را به خاطر آن سرزنش کنید؛ اما باید بدانید که انگشت اتهام گرفتن به سمت کسی و مقصر دانستن او و نگه داشتن و تحمل هیجانات منفی به کسی کمکی نمی کند. این موضوع به ویژه وقتی اهمیت دارد که فرزندی داشته باشید و به خاطر او نیاز باشد با همسر سابقتان برای فرزند پروری هماهنگ و مشترک ارتباط داشته باشید. بنابراین دست از تلاش برای پیدا کردن مقصر احتمالی بردارید؛ بدانید در دوران پس از طلاق هستید و بپذیرید که طلاق نیز می تواند بخشی از زندگی ما باشد.
بار دیگر خودتان را دقیق تر بشناسید.
شما زمانی به عنوان یک فرد مجرد، چه کسی بودید؟ ممکن است دیگر از او شناختی نداشته باشید. شخصیتی که او را کنار گذاشته اید تا بتوانید به عنوان نقش همسر در کنار شریک زندگیتان قرار بگیرید. او چه استعدادهایی داشت؟ چه آرزوهایی داشت؟ دوباره با آن بخش از وجودتان دوست شوید. ممکن است شما در طول زندگی مشترک خود زمانی برای توجه به سلامتی و کارهای خود، مراقبت و توجه و درک کافی نسبت به خود نداشته اید، اما در حال حاضر تماما وقت زندگی تان برای خودتان است. به خودتان برای انجام آن ها قول دهید و به آن عمل کنید. پس از طلاق، شما باید بتوانید به خودتان و تصمیماتی که در آینده می گیرید اعتماد کنید.
در دوران پس از طلاق، با فرزندتان همراه باشید.
دوران پس از طلاق دوران سختی است و نیازی به گفتن نیست که بعضی از مهم ترین اعضای خانواده یا فرزندتان با تمام احساساتشان، در طلاق شما درگیر می شوند. اجازه بدهید که آن ها در ارتباط با شما احساس امنیت کنند و هر چیزی که تجربه می کنند را ابراز کنند یا نکنند. سخت نگیرید …؛ به آن ها اجازه دهید تا سوالاتشان را بپرسند و جواب های متناسب با سنشان به آن ها بدهید. راهی پیدا کنید تا با همسر سابق خود والدگری مشترک و هماهنگی داشته باشید به طوری که فرزند یا فرزندتان همچنان احساس کنند که توسط هر دوی شما دوست داشته شده و بزرگ می شوند. شما در نهایت راه های جدیدی برای تشکیل مفهوم خانواده پیدا خواهید کرد حتی اگر این خانواده، متفاوت از قبل به نظر برسد.
عادت های زندگیتان را تغییر داده و بهم بریزید.
زندگی روزانه معمولا به یک عادت تبدیل می شود و عادت، به یک روند تکراری تبدیل می شود. امکان دارد زندگی پس از طلاق شما به مجموعه ای از الگوهای تکراری و عادتی تبدیل شده باشد که در حال حاضر می توانید در آن ها تغییر و تحول بزرگی ایجاد کنید. در یک کلاس آموزشی شرکت کنید، به یک گروه کتاب خوانی بپیوندید، زبان جدیدی را یاد بگیرید یا سرگرمی جدیدی پیدا کنید. زنگ هشدار خود را 30 دقیقه زودتر از زمان همیشگی تنظیم کنید و از تماشای طلوع خورشید لذت ببرید. برای پیاده روی به طبیعت بروید یا برای مدیتیشن وقت بگذارید. در حال حاضر وقت آن است که روی سلامت روانی، هیجانی و جسمی تان تمرکز کنید. گاهی اوقات تنها کاری که نیاز است این است که قدم های کوچکی برای ایجاد تفاوتی بزرگ در دیدگاهتان نسبت به زندگی بردارید.
نکاتی درباره قرار ملاقات
علاوه بر رابطه با فرزندتان، مهم ترین رابطه شما در حال حاضر رابطه با خودتان است. اگر برای وارد شدن به یک رابطه عاطفی جدید آماده نیستید، به خودتان فشار نیاورید اما اگر در این فضا هستید حواستان به خودتان باشد. فهرستی از تمام چیزهایی که می خواهید در یک رابطه دوستانه یا حتی یک شریک عاطفی جدید آن ها را بپذیرید و نپذیرید تهیه کنید و به آن متعهد باشید. التیام یافتن از رابطه قبلی تان زمان می برد. قبل از اینکه وارد یک رابطه جدید شوید لازم است که بهبود یابید؛ پس به خودتان زمان لازم را بدهید.
برای عبور از تنهایی پس از طلاق، از اطرافیان کمک بگیرید.
طلاق گرفتن یکی از طاقت فرساترین کارهایی است که به عنوان یک بزرگسال انجام داده اید. شما نباید در این دوران تنها باشید. از دوستان، خانواده، همکاران یا هرکسی که می تواند در دوران بهبودی پس از طلاق از شما حمایت کند کمک بگیرید. شما می توانید از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید یا به یک گروه حمایت از افرادی که تجربه طلاق دارند، بپیوندید که دقیقا می دانند در حال انجام چه کاری هستید.